۱۳۹۴ بهمن ۱۱, یکشنبه

موسیقی در عصر روشنگری

موسیقی در عصر روشنگری

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         دورۀ کلاسیک


اکثر مردمِ امروز، منظورشان از موسیقی کلاسیک، موسیقی جدی از هر دورۀ زمانی است و آن را در برابر ژانرهایی مانند جاز، پاپ، راک و غیره قرار می دهند. ولی اصطلاح کلاسیک منحصراً در مورد موسیقی نوشته شده بین سالهای 1750 تا 1830، متناظر با دورۀ زمانی کلاسیسیسم در هنر و معماری، کاربرد دارد.

سبک کلاسیک

در طول این دورۀ زمانی، سبک پر زرق و برق و متکلف معماری باروک (نمونه بارزش داخل کلیسای نیکولاس مقدس در شهر قدیمی پراگ، جایی که موتزارت در یکی از بازدیدهایش در آنجا اُرگ نواخت)، جای خود را به یک سبک معتدل تر و خویشتن دارتر بر اساس تناسب آرامش بخش جهان باستان می بخشد. قرن هجدهم میلادی، عصر سفر های بزرگ بود، که در طول آن مردان جوان طبقات بالا به ایتالیا اعزام می شدند تا معماری یونان و روم، که در خلال حفاری های باستان شناسی اخیر، هویدا شده بود، را مورد مطالعه قرار دهند.
معماران معاصر آن زمان، مثل روبرت آدام، خانه های مجلل روستایی با نماهای کلاسیک طراحی می کردند، در حالی که در طراحی مبلمان، توسط شرایتون و همکارانش، ظواهر ظریف و فریبنده ای به کار گرفته می شد. در انگلستان، مد روز برای ظواهر کلاسیک، تقریباً در سالهای آغازین قرن نوزدهم، (عصر جِین آوستین)، به اوج خود رسید، و تا دورۀ ریجنسی – سبک معماری، نقاشی و هنری در بریتانیا، بین سالهای 1810 تا 1820- ادامه پیدا کرد. در فرانسه، به خصوص، دورۀ زمانی کوتاهی از گذار بین سبک های باروک و کلاسیک، که به نام روکوکو شناخته می شود، وجود داشت، که با تزئین کاری ظریف ولی پر نقش و نگار توصیف می گردد، و نمونه اش را در مبلمان فرانسوی اواسط قرن هجدهم، و نقاشی های هنرمندانی مانند آنتوان واتو – Antoine Watteau- (1721-1684)، و فرانسوا بوشه – Francois Boucher- (70- 1703)، می توان مشاهده نمود.

 سبک کلاسیک در موسیقی

سلیقه های موسیقایی، به صورت اجتناب ناپذیری از هنر های تزئینی تبعیت می نمود، و سبک های پر زرق و  برق، زینتی، و از نظر فنی پیچیدۀ آهنگسازان متأخر دورۀ باروک، راه را برای تأکید خاص تازه ای بر روی وضوح، نظم و تعادل مجسم شده در سمفونی کلاسیک، چهارنوازی سازهای زهی و همچنین سونات، باز کرد. معدودی از آهنگسازان با برچسب روکوکو جور در می آیند، شامل: یوهان سباستیان باخ، فرانسوا کوپرَن – Francois Coprin-، آهنگساز انگلیسی، ویلیام بویس (79-1710)، گلوک و رومو- هر دو اپرانویسان آغازین- در برخی از آثارشان. ولی به طور کلی، دورۀ کلاسیک در تاریخ موسیقی تحت تسلط چهار غول است، همه وابسته به وین و برخی از مواقع به صورت جمعی، آنها به عنوان نخستین مکتب وین، شناخته می شوند. آنها، هایدِن، موتزارت، بتهوون و شوبرت بودند. آثار آنان هنوز بخشی از هستۀ رِپِرتوار – گنجینۀ- موسیقی کلاسیک در کلیت خود است.

جایگاه موسیقی در جامعه

اواخر قرن هجدهم دورۀ زمانی اغتشاشات بزرگ اجتماعی بود. فروپاشی نظام اجتماعی کهنه، در نتیجۀ انقلاب فرانسوی (99-1789)، به منتها درجۀ خود رسید، و موسیقی از اینکه ملکِ طِلق انحصاری اشراف نازنازی یا اسقف ها باشد، دست کشید.
این دگرگونی رادیکال – بنیادین- در کارهای چهار آهنگساز بزرگ کلاسیک بازتاب یافته است. هایدِن، مسن ترین آنها، عمر طولانی حرفه ای خود را در خدمت فقط یک خانوادۀ اشرافی گذراند، که به او به چشم یک پیشخدمت ارزشمند نگاه می کردند. موتزارت زندگی حرفه ای خود را به طریق مشابهی آغاز کرد، و به استخدام اسقف اعظم سالزبورگ درآمد، ولی هنگامی که انتصابات سودمندتر دربار او را فراری داد، گام رادیکالی در جهت تجربۀ یک زندگی با کار آزاد برداشت، که فرصت آزادی شخصی را به او داد، ولی در فراهم آوردن امنیت مالی کافی ناکام ماند.
بتهوون، در وضعیت مشابه، از دوستی و حمایت چندین نجیب زادۀ ثروتمند، برخوردار شد، ولی تا توافق نامۀ- Convention- قرن هجدهم، همانند موتزارت، زیاد در قید و بند نبود. او به عنوان یک فرد، ارزش خود را درک نمود، و حامیان خود را با ساز خود می رقصاند، و نه برعکس. بتهوون یکی از اوّلین آهنگسازانی بود که خود را از قید تفکرِ موسیقی دان، به مثابهِ پیشخدمت، رهانید، تا موسیقی فردگرایانه را به شکل نیرومندی خلق کند، و آن موسیقی را در میان تماشاگران فزایندۀ طبقۀ متوسط ترویج نماید.
شوبِرت، به عنوان یک شهروند اهل وین، هرگز تلاش نکرد که شغل دائمی برای خود دست و پا کند. آهنگسازی که در آستانۀ عصر رمانتیک ایستاده بود، و موسیقی را بر اساس انتخاب شخصی می نوشت، مردمِ همانند خود را هدف قرار می داد ( او حلقۀ نزدیکی از دوستانِ از نظر موسیقی متمایل به خود داشت). بیشتر اثار موسیقی او- به خصوص ترانه ها و موسیقی مجلسی اش- بازار داخلی را مد نظر قرار می داد، و هیچ یک از سمفونی های او در دوران حیاتش، به صورت حرفه ای، به اجرا در نیامد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر