۱۳۹۴ شهریور ۸, یکشنبه

زندگی اُرلاند دُ لاسو


زندگی اُرلاند دُ لاسو

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون

مترجم: منوچهر خاکی

·         قرون وسطا تا رنسانس
زندگی و آثار:
ملیت: فلاندِری،
تولد: مونس، حدود 1532
مرگ: مونیخ، 1594
ژانر های ویژه: موسیقی مذهبی پولی فونیک و موسیقی تغزلی غیرمذهبی
کارهای بزرگ: «طلب مغفرت در مزامیرِ داوود» (لاتین: Psalmi Davidis Poenitentilales) (1584)؛ «روح من غمگین است» (لاتین: ،Tristis est anima mea) (1568)؛ «مسیح! تو را می پرستیم» (لاتین: Adoremus te, Christe ) (1604)؛ و موتِت های متعدد دیگر.


اُرلاند دُ لاسو (برخی مواقع با شکلِ ایتالیاییِ نامش، اورلاندُو دی لاسو، شناخته می شود)، آهنگسازِ فلاندِری، همعصرِ پالِسترینا بود: آنها در یک سال فوت کردند. لاسو نخستین سالهای زندگی اش را در سیسیل و ایتالیا، در وابستگی به خاندان های گوناگونِ اشرافیِ ایتالیا، در مسافرت سپری کرد. اولین مجموعه های آهنگ های او- آوازهای گروهی عاشقانه، ترانه ها و موتِت ها-، هنگامی که در سالهای آغازینِ دهۀ بیست عمرش بود، در آنتوِرپ و ونیز، انتشار یافت، و در سال 1556 او به عنوانِ خواننده در نمازخانۀ دوکی، به دربارِ دوک آلبِرِشتِ پنجمِ باواریا در مونیخ پیوست.

موسیقی دربار


تا سال 1563، لاسو تا آن حد بالیده بود، که رهبرِ دستۀ همسرایانِ دوک شود، این سمتی بود که تا زمانِ مرگِ خود حفظ کرد. وظایف او فراهم کردنِ موسیقی مذهبی برای خدماتِ نمازخانه، و موسیقیِ غیرمذهبی برای تفریحاتِ دربار در مناسبت هایی مثلِ بازدید های حکومتی، ضیافت ها و مهمانی های شکار را شامل می گردید. در سال 1569، او برای جشن وسورهای شاهانه به مناسبت ازدواجِ دوک ویلهلمِ پنجمِ باواریا، با رُنِه از لورِن، موسیقی لازم را تدارک دید. لاسو همچنان، بسیار زیاد به سفر رفتن، به ویژه در فرانسه و ایتالیا، ادامه می داد، ولی در طولِ 34 سالِ آخر زندگی اش، مونیخ پایگاه اصلی او باقی ماند. در سالهای پایانی عمر، او از افسردگی رنج می برد و شیفتۀ آثارِ مذهبی شد. دو تن از پسرانش، موسیقی دان شدند. شهرتِ خودِ او، از کران تا کران، گسترده شد، و او یکی از محترم ترین و پرکارترین آهنگسازانِ زمانۀ خود بود. در حدودِ 2000 آهنگِ او به دست ما رسیده است. در مَس ها، موتِت ها، آهنگ های عاشقانه و سایرِ آثارِ نیایشیِ او، از جمله اثرِ زیبای «طلب مغفرت در مزامیرِ داوود»، که در سالِ 1584 منتشر شد، ولی در حوالی سال 1563 نوشته شده بود، مهارتِ تمام عیارِ او در زمینۀ هنرِ پولی فونی، نمایان است. به همان میزان او در زمینۀ سبکِ ملایم تر و تغزلی تر، که در آوازهای گروهی عاشقانۀ به سبکِ ایتالیایی و ترانه های به سبکِ فرانسوی اش، نمود می یابند، دارای مهارت بود.

۱۳۹۴ شهریور ۱, یکشنبه

زندگی جووانّی پیِر لوئیجی دا پالِسترینا


زندگی جووانّی پیِر لوئیجی دا پالِسترینا

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         قرون وسطا تا رنسانس


زندگی و آثار:
ملیت: فلاندری
تولد: ؟ پیکاردی، حدود: 1440
مرگ: کُندِه، 1521
ژانر ویژه: آثار مذهبی پولی فونیک
کارهای بزرگ: «میسّا آسّومپتا ماریا» (1567)؛ «میسّا براویس» (1570)؛ «استِبات ماتِر» (1590)

نامِ پالِسترینا مترادف با کمال مطلوب کتاب درسی در زمینۀ هارمونی و کونترپوآن شده است، و اعتبار او تا مدت ها پس از مرگش پایدار بود. حرفه اش را به عنوان ارگ نواز و رهبر گروه همسرایی در رُم آغاز کرد.

در سال 1552، تحت حمایت اسقفِ سابقِ خود، که دیگر پاپ جولیوسِ سوم شده بود، پالِسترینا در نمازخانۀ جولیان، مدرسۀ کارآموزی همسرایی سیسینه، رهبر گروهِ همسرایی شد. پس از سه سال توسط یک پاپ جدید، عزل شد، زیرا ازدواج کرده بود، ولی در همان سال موفق شد در یک رقابت، بر لاسوس (آهنگساز همعصرش) غلبه کند و رهبری گروهِ همسراییِ کلیسای سنت جان لاتِرا را از آن خود سازد. پس از یک مجادله بر سرِ مسائل پولی در سال 1560، او کناره گیری کرد و به سانتا ماریا ماجوره بازگشت، ولی در طول مدت دو دهۀ واپسین زندگی اش، باری دیگر در نمازخانۀ جولیان به کار مشغول شد.

در سالهای 1570 پالِسترینا، برادر، دو تن از پسران، و در نهایت همسرش را در یک همه گیریِ طاعون از دست داد، و در نتیجه به فکر کشیش شدن افتاد. با این حال، در سالِ 1581، تنها هشت ماه پس از مرگ همسر نخستینش، با یک بیوۀ ثروتمند ازدواج کرد، و او امنیت مالی اش را تضمین نمود.
پالِسترینا برخلافِ پس زمینۀ ضدِ اصلاحِ دینی کار می کرد. انجمنِ تِرِنت اصلاحات کلیسایی به راه انداخته بود و فتوا داده بود که موسیقی باید سادگی را حفظ کند، به گونه ای که کلمات به وضوح شنیده شوند. با پولی فونی پر طول و تفصیل، و استفادۀ گسترده از همراهیِ سازی، مخالفت می شد. مَس ها و موتِت های پالِسترینا، همه با نگاهی به حفظ شفافیتِ دِکلَمۀ متنی تدوین شده اند: ردیف های آوازی به سادگی جاری می شوند و قطعات درهم تنیده، بیشتر از طریق انسجام، تا مبهم سازی واژه ها، زیبایی خلق می کنند.


متجاوز از 100 مَسِ پالِسترینا، از جمله اثر مشهور او، «میسّا پایائه مارچلّی»، به همراهِ حدود 375 موتِت برای چهار تا دوازده صدا، و بسیاری از آثار نیایشی دیگر، منجمله آهنگ های سوگواری و مانیفیکا (نوعی سرود کلیسایی)، به دست ما رسیده است. در هر صورت، آنطور که فعالیت هنری او آشکار می سازد، او به تعادلی بین موسیقی مذهبی و غیر مذهبی نائل شده بود. در حالیکه بیشتر موسیقی او برای شکرگزاری از خداوند نوشته می شد، برخی از آنها بر شالودۀ الگوهای غیرمذهبی قرار دارند؛ مجموعه های متعددی که از آثار او به انتشار رسیده اند، دو جلد کتاب ترانه های عاشقانه را نیز در بر می گیرد.

۱۳۹۴ مرداد ۲۵, یکشنبه

زندگی ژُسکَن دِ پِرِه

زندگی ژُسکَن دِ پِرِه

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         قرون وسطا تا رنسانس

زندگی و آثار:
ملیت: فلاندری
تولد: ؟ پیکاردی، حدود: 1440
مرگ: کُندِه، 1521
ژانر های ویژه: آثار مذهبی پولی فونیک و ترانه های غیر مذهبی
کارهای بزرگ: 19 مَس، از جمله: «پَنگ لینگوآ» -زبان وحشت- و «دِه بِه آتا ویرجینه»- باکرۀ پر برکت.

در میان آثاری که برای قدرشناسی به اُکِگیم تقدیم شد، اِلِگی- مرثیه، نوحه- زیبایی به نام «پریانِ جنگل» قرار داشت، که توسط آخرین عضو جمع آهنگسازانِ سه گانۀ بزرگ فرانسوی-فلاندریِ قرن پانزدهم نوشته شده بود.
ژُسکَن دِ پِرِه، که احتمالاً شاگرد اکِگیم بوده است، می توانست ادعا کند که بهترین آهنگسازِ دورانِ اوج رنسانس است. احتمالاً در پیکاردی متولد شد، شاید حرفه اش را به عنوان خوانندۀ پسرِ گروهِ همسرایی در کلیسای آموزشی سَن کونتَن، آغاز کرد، ولی سپس به میلان رفت، که در آنجا در گروهِ همسراییِ کلیسای جامع، آواز می خواند و نیز برای خانوادۀ اسفورتزا کار می کرد.
در اواخرِ سالهای 1480 یکی از اعضای گروهِ همسراییِ پاپی بود. در حوالی سال 1500، هم برای دربارِ فرانسه و هم دوک های فِرّارا کار می کرد، ولی هنگامی که در سال 1503، طاعون در فِرّارا شیوع پیدا کرد، به سمت شمال فرار کرد و ریاست کلیسای نُتردامِ کُنتِه را بر عهده گرفت. در سال 1521، در همانجا درگذشت و از طریق سیلی از آثار آوازی و موسیقایی ستایش آمیز، مورد تجلیل قرار گرفت. انتشارِ سه اثرِ جداگانه از او در سالهای نخستینِ 1500 توسطِ پتروچی، چاپخانه دارِ ونیزی، شهرت ژُسکَن به عنوانِ آهنگساز، در طولِ مدت زندگانی اش را به اثبات می رساند. انتشار آثار مختص به آثاری از یک آهنگساز بود که در زمان خود، جزء نوادر به حساب می آمد.

سازگار کردنِ موسیقی با واژه ها

همانندِ موتزارت در حدود سه قرنِ بعد، ژُسکَن هم جریانِ متداولِ موسیقیِ زمان خود را اخذ کرد، آن را پالایش نمود و تبدیل به زرِ خالص کرد. او یکی از نخستین آهنگسازانی بود که موسیقی خود را در پیوندِ تنگاتنگ با متن قرار داد: آهنگ-کلام او بی اندازه پراحساس، مهیج و تا حد بالایی پر معنی است، و در عین حال او از پسِ استفاده از تکنیک های موسیقایی پیچیده، از طریقی استادانه ولی فاقد خود نمایی، بر می آید. مَس های نخستین او، بر اساسِ تکنیک کانتوس فیرموس- رجوع شود به توضیحات در این مورد، در مقالات قبلی- قرار دارند، ولی در آثارِ بعدی، مانندِ «سلام بر ماری اِستِلّا»، «مردِ مسلح» و «پَنگ لینگوآ»- زبانِ وحشت»، او از تمهیداتِ متعددی، منجمله تکنیکِ پارُودی- بهره بردن از ملودیِ سایر آهنگ ها- و مُوتُو تِم- ملودی اصلی که در یک قطعۀ موسیقی تکرار می شود-، برای ایجادِ انسجام، استفاده می کرد.


۱۳۹۴ مرداد ۱۸, یکشنبه

زندگی یوهانِس اُکِگیم

زندگی یوهانِس اُکِگیم

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         قرون وسطا تا رنسانس

زندگی و آثار:
ملیت: فلاندری
تولد: دِندِر، حدود 1410
مرگ: تور، 1497
ژانر ویژه: آثار مذهبی پولی فونیک
کارهای بزرگ: 14 مَس

یکی از آهنگسازانی که در کامبِرِه به دیدار دوفِه رفت، یوهانِس (یا ژان دُ) اُکِگیم بود، که در آن زمان حدود 50 سال داشت، و مقدر بود که جانشینِ دوفِه، مشهورترین آهنگساز دوران خود، شود.
زندگی آغازین اُکِگیم و حتی محل تولد او در هاله ای از ابهام قرار دارد. اولین بار در سال 1443، نام او به عنوانِ خواننده ای در نُتردامِ آنتوِرپ، ذکر شده است؛ اندک زمانی پس از آن، او به خدمت شارل اول، دوکِ بوربُن در مولَن فرانسه درآمد. در اوایل سالهای 1450، توسطِ شارلِ هفتمِ فرانسه به عنوان قاضی عسگر (پدرِ روحانی) استخدام شد و احتمالاً تا هنگامِ مرگ در خدمت سلطنت باقی ماند. در سنین بالا در تور، که سالهای زیادی در آنجا گذرانده بود، و از طریق انتصابِ پادشاه، خزانه دارِ کلیسای سَن مارتین بود، درگذشت. به نظر می رسد که او به همان اندازه که برای «زیبائی و دلنشینی خارق العادّۀ" موسیقی اش مورد تحسین قرار داشت، برای مهربانی و گشاده دستی اش نیز، ستایش می شده است. و پس از مرگش در مراسم سوگواری، از طریق خلق آثارِ آوازی و موسیقایی پر طمطراق، که توسط دوستانِ موسیقی دان و شاعرش، سروده شده بود، از او قدرشناسی به عمل آمد.

ابداع کونتراپونتال

به نسبت، تعداد معدودی از آهنگ های اُکِگیم، بر جای مانده است، در میان آنها 14 مَس*، یک مَسِ رکوئیم* پولی فونیک (که قدیمی ترین نمونۀ برجای مانده است)، نُه موتِت* و معدودی از تصنیف های غیرمذهبی وجود دارد. مَس های او مهمترین آثارِ آن زمان هستند. آثار آغازین، همانند دوفِه، بر اساس ملودی های موجودِ مذهبی یا غیرِ مذهبی، ساخته شده اند؛ ولی آثار بعدی اش بیشتر بدیع هستند. به جای نگه داشتنِ کانتوس فیرموس*، در بخشِ تِنور، اُکِگیم آن را در میان خوانندگان تقسیم می کند، و بافتی از پیچیدگیِ کونتراپونتالِ* عالی می سازد. او همچنین نخستین آهنگساز شناخته شده است که در مجموعه ای از مَس ها، از ملودی های ترانه های خودش به عنوان کانتوس فیرموس، استفاده کرده است: (تکنیک موسوم به مَس پارودی*، در مس های «فورس سولمان»، «اُو تراوای سوئی» و «ما مِستِرِس».)
چندین اثرِ او، به ویژه «میسا پرلاتیونوم»، متّکی بر کانتوس فیرموس نیست، بلکه آزادانه از یک ترکیب ظریفِ پاره های ملودیک و ریتمیک، ساخته شده است.

*- مَس: (mass)، نوعی از موسیقیِ نیایشِ کلیسایی
*- کانتوس فیموس: (Cantus firmus)، یک ملودی موجود که به عنوان پایه برای آهنگ پولی فونیک مورد استفاده قرار می گیرد.
*- کونتراپونتال: (Contrapuntal)، کُونتِر پوآنی، تقابلی
*- مَسِ پارودی: (Parody mass)، نوعی از مَسِ متداول در قرن شانزدهم، بر اساس یک ملودی که از اثری دیگر اخذ شده است.


Text-to-speech function is limited to 100 characters

۱۳۹۴ مرداد ۱۱, یکشنبه

زندگی گیوم دوفه

زندگی گیوم دوفه

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         قرون وسطا تا رنسانس

زندگی و آثار:
ملیت: فلاندری
تولد: نزدیک بروکسل، 1397
مرگ: کامبِرِه، 1474
ژانر ویژه: اشکال مذهبی و غیرمذهبی پولی فونیک
کارهای بزرگ: موتِت ها؛ مَس ها؛ ترانه ها

برجستگیِ شمالِ فرانسه و فلاندِر در ارتقاء تکنیک های آهنگسازی تا قرن پانزدهم، در شخصیت گیوم دوفِه، تداوم یافت. در نزدیکیِ بروکسِل، در حول و حوشِ زمانِ تغییر قرن، به دنیا آمد، فرزند نامشروع یک کشیش بود و خوانندۀ پسر در گروه همسراییِ کلیسای جامع کامبِره شد، و حوالی سال 1420 به خدمت خانوادۀ قدرتمند ایتالیایی، مالا تِستا درآمد. به نظر می رسد که در اواسط سالهای 1420 او از ایتالیا بازگشته است تا سمت های خود را در چندین کلیسا در داخل و اطراف کامبِره، حفظ کند، ولی در سال 1428، او خوانندۀ گروه همسراییِ پاپی در رُم شد. در همین حال، از قرار معلوم او در ایتالیا، برای چندین خانوادۀ اشرافی، از جمله خانوادۀ اِست در فرّارا و دوک های ساوُی، کار می کرد. در حدودِ سالِ 1436، هنگامی که در کلیسایِ جامع، به مقامِ کشیشی رسید، به کامبِره در شمال، بازگشت، ولی روابط خود با ایتالیا را، با سپری کردن هفت سال در سالهای 1450، در ساوُی، حفظ کرد. او در کامبِره درگذشت و در نمازخانۀ کلیسای جامع، به خاک سپرده شد.

کانتوس فیرموس

دوفِه، نامدارترین آهنگسازِ زمانِ خود بود: دیگر آهنگسازان نوخاسته، دسته دسته به سمت کامبِرِه می شتافتند تا از مشاورۀ او برخوردار گردند. آهنگ های برجای مانده از او- در مجموع حدود 200 تا- برتری مسلم او را در زمینۀ اَشکال اصلیِ زمانه اش همراه با قریحه ای دل انگیز و سلیس در موردِ مِلودی، به نمایش می گذارند. بسیاری از آثارِ او هماهنگ سازیِ (harmonization) سرودهای نیایشی هستند، ولی هشت مَسِ کامل، به همراهِ پاره هایی از مَس، سرودهای مذهبی، آنتیفون ها و موتِت ها، جان سالم به در برده اند. بیشترِ آثارِ او بر اساسِ یک کانتوس فیرموس- یا یک ملودیِ آهنگِ آواز دسته جمعی کلیسایی (بدون ساز)- ساخته شده اند، یا یک نغمۀ غیرمذهبیِ محبوب، مانندِ ترانۀ مشهورِ عامیانۀ «مرد مسلح»، که دوفِه آن را اساسِ مشهورترینِ مَس خود قرار داد. (همین نغمه به همین طریق توسط بسیاری از آهنگسازان دیگرِ قرونِ پانزدهم، شانزدهم و هفدهم نیز، مورد استفاده قرار گرفت.) دوفِه همچنین متجاوز از 80 ترانه- احتمالاً برای حامیان ایتالیاییِ خود-، برای آواز همراه با ساز، نوشت. ظاهراً او نخستین کسی بود که مَس رکوئیم- مرثیه- نوشت و آن را درست چهار سال قبل از مرگِ خودش، تکمیل نمود، ولی دست نویس این اثر مفقود شده است.