۱۳۹۵ آبان ۹, یکشنبه

زندگی ادوارد گریگ

زندگی ادوارد گریگ

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         دورۀ خیزش ملی گرایی

زندگی و آثار:
ملیت: نروژی
تولد: بارگن، 1843
مرگ: بارگن، 1907
ژانر های ویژه: ترانه و موسیقی برای پیانو
کارهای بزرگ: کنسرتو پیانو در لا مینور (1868)؛ سوئیت های پیر گینت (5-1874)؛ سوئیت هولبرگ (1884)؛ 66 قطعۀ موسیقی بزمی برای پیانو (1901-1867)؛ 140 ترانه.

گریگ همتراز اسکاندیناویایی دوُژاک- آهنگساز چک (1904-1841)، بود: آهنگسازی که در خارج از جریان اصلی سنت سمفونیک اروپایی کار می کرد، با وجود اینکه در درون آن آموزش دیده بود، و کسی که یک تساهل ملودیک طبیعی و گرم که بیشتر برگرفته از موسیقی عامیانۀ سرزمین بومی اش بود، را به درون موسیقی اش وارد کرد.
پدر گریگ، الکساندر، تاجر موفقی از قوم اسکاتلندی بود (نام فامیل او اصالتاً گریگ بود)،  که سمت کنسول بریتانیا در بندر بارگن نروژ را بر عهده داشت. مادرش، گِسینه هاگِریپ، یک نوازندۀ ممتاز پیانو بود که با تزریق تدریجی عشق به موسیقی موتزارت، وِبِر و شوپن، آموزش موسیقایی فرزند چهارمش، ادوارد را بر عهده گرفت.
در سال 1858 خانوادۀ گریگ، میزبان ویولن نواز پر جاذبه، اوله بل، یکی از پیشگامان جنبش ملی گرای نوخاستۀ نروژ شد. بل والدین گریگ را متقاعد نمود که او را به هنرکدۀ موسیقی لایپزیگ بفرستند، جایی که او نواختن پیانو را از آهنگساز و نوازندۀ پیانو، ایگناز موشِلِس (1870-1794)، و آهنگسازی را از کارل راینِکه (1910-1824)، آموخت. او همچنین نوازندگی کلارا شومان، که کنسرتو پیانوی شوهرش را می نواخت، شنید، که تأثیر عظیمی بر روی کنسرتو های آیندۀ خودش گذاشت.

موسیقی نروژی

گریگ کار حرفه ای اش را در بارگن آغاز کرد، سپس به کپنهاگ رفت. آنجا او با دختر خاله و همسر آینده اش، نینا هاگِریپ خواننده، ملاقات کرد، که ترانه های متعددی را برای او تصنیف کرد. علاقۀ فزایندۀ او به جنبش ملی گرایی نروژ از همان زمان آغاز شد، هنگامی که او با ریکارد نورداک، آهنگساز ملی گرای جوان ملاقات نمود. آن دو نقشه کشیدند که انجمنی را برای ترویج موسیقی نروژی پایه گذاری کنند، ولی نورداک در اثر بیماری سل جان سپرد. در طول زمستان 6-1865 میلادی، گریگ از رم نیز بازدید کرد، و در آنجا هنریک ایبسن نمایشنامه نویس را ملاقات کرد. در ژوئن سال 1867 با نینا ازدواج کرد: شراکت زندگی آنها، علی رغم مرگ تنها فرزندشان، الکساندرا در طفولیت، و خیانت های آتیِ گریگ، به مدت طولانی دوام آورد.
گریک از پیش شروع به نوشتن قطعاتی برای پیانو با ته رنگی از ملی گرایی (از جمله اولین قطعه از مجموعۀ قطعات موسیقی بزمی)، کرده بود، ولی در سال 1868 اشتیاق او با کشف یک جلد کتاب ترانه های عامیانۀ نروژی، برانگیخته شد. تأثیر این ملودی های کوهستانی، به درون کنسرتو پیانو سرایت کرد، به طوری که هنگامی که گریگ در سال 1869، از لیست دیدار کرد، او آن را با انداختن نگاهی به نت ها، نواخت. پس از بازگشت به نروژ، با تشویق لیست، گریگ مصمم شد که آوازه ای برای خود دست و پا کند. او کنسرتی از آثار خودش (ترانه ها، قطعات پیانو و سونات های پیانو و ویولن)، برگزار کرد، و یک فرهنگستان موسیقی در پایتخت نروژ، کریستیانا (اسلوی فعلی)، بنا نهاد.

پیر گینت

گریگ همچنین همکاری با بِنشتیانا بِنشون، نمایشنامه نویس، شاعر و کارگزدان تماشاخانۀ کریستیانا در رابطه با موسیقی متن نمایشنامۀ او به نام "زیگفرید یوشالفار" (1872)، یک اپرای بالقوه، را آغاز کرد. ولی این درخواست ایبسِن در سال 1874، برای موسیقی متن نمایشنامه اش، به نام "پیر گینت" بود که تخیلات خلاقانۀ گریگ را برانگیخته ساخت. دستاورد موسیقی آن، که آثاری مانند "صبح"، "در سالن شاه کوهستان"، و "ترانۀ سوواگ" را در بر می گیرد، از نظر محبوبیت سوئیت ارکستری و رقابت ها در عرصۀ کنسرتو پیانو، مشهور است.

ترولد هاگن

از اواسط سال های 1870، گریگ تورهای کنسرت اروپایی، به عنوان رهبر ارکستر و نوازندۀ پیانو را با دوره های زمانی فزایندۀ صرف اوقات برای تأمل و آهنگسازی در میان زیبایی های کوهستانهای نروژ، در هم آمیخت. او به خصوص شیفتۀ ناحیۀ هاردانگر بود، جایی که در یک کلبۀ کوچک چوبی ولی در کنار یک دریاچه، آهنگ می ساخت. در سفرهای پیادۀ مکرر به کوهستانها، او ترانه ها و رقص های محلی را که الحان آنها، ترانه ها و قطعات پیانوی خود او را، از جمله چرخۀ "دوشیزۀ کوهستان"، را القا می کرد، می شنید و جمع آوری می کرد.
در سال 1884، سالی که او سوئیت مهجور "هولبرگ" را برای سازهای زهی، بر اساس رقص های قرن هفدهم، تکمیل نمود، سفارش ساخت یک خانه را در ترولد هاگِن، بر فراز فلات هاردانگر، نزدیک بارگن داد، که در آنجا از دوستانش مثل پرسی گرینگر، پذیرائی می کرد. از خانۀ بسیار دوست داشتنی اش در "روز عروسی در ترولد هاگِن" که در جلد هشتم کتاب مجموعۀ قطعات موسیقی بزمی (1896)، چاپ شده است، تجلیل می گردد.
تا سال 1900 گریگ به شکل روزافزونی از بیماری ریه رنج می برد. او هنوز در سطح بین المللی خواهان داشت و علاقه اش را به موسیقی ملی عامیانه تا آخر عمر حفظ کرد (آخرین آثار او تنظیم آهنگ های کمانچۀ دهقانان نوروژی، به نام شاتِر را شامل می شد). او درست به هنگام سفر به انگلستان برای انجام یک تور کنسرت دیگر، درگذشت و خاکستر او در ترولدهاگِن در کنار صخره ای مشرف به فلات، به خاک سپرده شد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر