۱۳۹۶ مهر ۲, یکشنبه

گوستاو هولست

گوستاو هولست

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

  • سالهای آغازین قرن بیستم


زندگی و آثار
ملیت: انگلیسی
تولد: چِلتِنام، 1874
مرگ: لندن، 1934
ژانرهای ویژه: آثار صحنه ای و ارکستری تحت تأثیر عرفان و ترانه های عامیانۀ بومی
کارهای بزرگ: «سیارات» (16-1914)؛ اپراهای: ساویتری (1908)، «ابله تمام عیار» (1922)، «در کلۀ خرس» (1924) و «دانشمند متحیّر» (30-1929).

هولست در خانواده ای به دنیا آمد که نسبت به دوستش وان ویلیامز، که در سالهای 1890 او را به عنوان همشاگردی در کالج سلطنتی لندن ملاقات کرد، از سابقۀ ممتاز کمتری برخوردار بود. خانوادۀ او تبار سوئدی داشت، و پدرش در چِلتِنام، یک ارگ نواز و آموزگار پیانو بود.
در آغاز، هُلست در لندن به عنوان نوازندۀ ترومبُون (نوعی ساز بادی برنجی)، و سپس به عنوان آموزگار، امرار معاش می کرد. از سال 20-1903 او در یک مدرسۀ دخترانه دالویچ تدریس موسیقی می کرد و در سال 1905 به سمت مدیر موسیقی مدرسۀ دخترانۀ سنت پُلِ هَمِراسمیث، منصوب شد، و تا هنگام مرگش در آنجا ماندگار شد. او همچنین مدیر موسیقی کالج مورلی، در جنوب لندن، از سال 1907 تا 24 استاد موسیقی در دانشگاه ریدینگ، و آموزگار در کالج سلطنتی موسیقی بود.
او در ریچموند (جایی که در سال 1907،دخترش ایموجِن، که او نیز آهنگساز شد، به دنیا آمد)، زندگی می کرد و بعداً صاحب خانه ای در ساحل رودخانه در بِرنز شد، ولی در دفترش در مدرسۀ سنت پُل، به هنگام تعطیلات آخر هفته و سایر تعطیلات، به آهنگسازی می پرداخت.

همانند وان ویلیامز، هُلست نیز شدیداً تحت تأثیر ترانه های عامیانۀ انگلیسی قرار داشت، که بسیاری از آثار اولیۀ او، از جمله یک راپسودیِ پشتک و وارو (7-1906)، سوئیت هایی برای گروه موسیقی نظامی (11-1909)، سوئیت های سنت پُل و «سبزیِ جویبار»، برای سازهای زهی (1933-1913)، یک سوئیت مورساید برای گروه سازهای برنجی (1928) و اِسکِرِتزو (قطعه ای موسیقی هزلی و نشاط انگیز) هَمِراسمیث برای گروه موسیقیِ نظامی یا ارکستر (1-1930)، این تأثیر بر او را افشا می ساخت.

علاقۀ هُلست به عرفان و مذاهب شرقی نیز بر روی موسیقیِ او سایه می انداخت. او زبان سانسکریت را آموخت تا اشعار مذهبی را از «ریگ وِدا»، ترجمه کند، و او آنها را در سال 1908 برای همسرایی و ارکستر تنظیم کرد؛ نخستین اثر مهم برجستۀ او، «ترومپِت نواز عارف»، در سال 1905 در کوئین هال به اجرا در آمد، و فلسفۀ شرقیِ زیربنای اپرای او، به نام «ساوتری» را تشکیل می دهد. محبوب ترین اثرش، بدون تردید، سوئیت «سیارات» است، که «مریخ» آن نمایی وحشت آور از جنگ در شرف وقوع را به تصویر می کشد. قطعۀ تغزلی مرکزی آن، «مشتری»، بعداً برای ساختن سرود میهنی «کشورم، با تو پیمان می بندم»، مورد استفاده قرار گرفت.
در نزدیکی پایان زندگی اش، سبک هُلست پرهیزگارانه تر شد. آثار متأخر او منظومۀ سمفونیِ «اِدُون هیث» (1927)، کنسرتو برای دو ویولن (1929)، اپراهای «در کلۀ خرس»، «دانشمند متحیّر» و فانتزی کُرال (1931) را در بر می گیرد. او در سال 1934 به دنبال عمل جراحی برای درمان گاستریت (تورم معده) در حال خونریزی، درگذشت.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر