۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۷, یکشنبه

موسیقی به مثابه زبان

موسیقی به مثابه زبان

·         آهنگسازی در طول قرون
برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون

مترجم: منوچهر خاکی



آهنگسازی یکی از مرموزترین اشکال همۀ هنرهاست. مردمی که به راحتی می توانند با یک اثر ادبی یا نقاشی کنار بیایند، هنوز با فرآیندی که از طریق آن یک قطعۀ موسیقی که در شکل مادی به مثابه یک سیستم علامت گذاری- که بعداً باید توسط شخص ثالث (اجرا کننده)، دوباره به اصوات ترجمه شود-، به نظر می رسد، متحیر می مانند.
برخلاف یک نقاشی، یک تصنیف موسیقایی نمی تواند صاحب داشته باشد (به استثناء خالق آن)؛ و با وجود اینکه یک پارتیتور- نت های موسیقی- می تواند مانند یک کتاب انتشار یابد، تا زمانی که اجرا نشده است، ممکن است برای عموم مردم غیر قابل فهم باشد. اگرچه یک قطعه ممکن است هزاران بار نواخته شود، هربار تکرار آن منحصر به فرد است و تفاسیر از قطعه توسط نوازندگان مختلف می تواند بسیار متنوع باشد.

خاستگاه علامت گذاری موسیقایی

ابتدائی ترین تصانیف موسیقایی محدود بود به دامنۀ صدای انسان، مردم در تمامی فرهنگها همیشه آواز می خواندند، یا از ابزارهای بَدَوی برای ساختن اصوات بهره می گرفتند. علامت گذاری یا نوشتن موسیقی نخستین بار برای آن شکل گرفت تا اجرا کنندگان قادر باشند آنچه را که فی البداهه می سرودند، به یاد بیاورند و آنچه را که خلق می کردند، حفظ شود و نیز تعامل بین چند اجرا کننده، تسهیل گردد. علامت گذاری موسیقایی، همانند زبان، خاستگاههای باستانی دارد و به خاورمیانه در هزارۀ سوم پیش از میلاد باز می گردد. به نظر می رسد که یونانیان باستان، اولین مردمی بودند که تلاش کردند نوسانات زیر و بمی موسیقایی را از طریق واسطۀ الفبا بنمایانند، و تمدنهای متوالی در سراسر جهان تلاش نمودند که دستگاههای مشابهی را  برای علامت گذاریِ موسیقاییِ قابل شناسایی تدوین نمایند.

علامت گذاری نئوماتیک

ابتدایی ترین دستگاه ملی اروپایی غربی «سیستم علامت گذاری نئوماتیک»، نامیده می شد- دستگاهی از نمادها که تلاش می کرد بالا و پائین رفتن خط ملودیک را به نمایش گذارد-، این به قرن نهم میلادی باز می گردد و همراه بود با اجرای موسیقی مذهبی- به خصوص آواز گروهی کلیسایی (بدون ساز)- در صومعه ها. چندین منبع، نسخۀ دست نویس متون مذهبی همراه با علامت گذاری موسیقی را در بر می گیرند، اگرچه دستگاه استانداردی وجود نداشت. اولین جلوۀ علامت گذاری بر روی خطوط حامل که در آن زیر و بمی اصوات توسط نقاطِ نت ها بر روی یا بین خطوط، همراه با نمادی از کلید در آغاز، برای تثبیت زیر و بمی یک نت، نشان داده شد، در رسالۀ فرانسوی قرن نهم به نام «موزیکا آنشیریادیس»، بود. در همان زمان، موسیقی برای آلات (به خصوص ارگ و عود)، آغازی بود بر نوشتن به شکل نموداری که تابلاتور نامیده می شد و در آن وضعیت قرار گرفتن انگشتان نوازنده، نشان داده می شد.

گیدو  داَرِتسو

در قرن یازدهم میلادی راهب ایتالیایی به نام گیدو داَرِتسو دستگاه "نت خوانی" – Solmization- را اختراع کرد- صورت ابتدائی سولفِژِ نتِ کلیدی- Tonic Solfa- که در آن هجاهای متفاوت برای نشان دادن زیر و بمی در یک مقام موسیقائی مورد استفاده قرار گرفته بود. او همچنین "گیدونیَن هَند" را اختراع کرد، که در آن نوک و بندهای پنج انگشت برای کمک به یادآوری نت های مختلف به کار گرفته می شد. در همان زمان برای نشان دادن ضرباهنگ در اجرا، از طریق تغییر دادن طول و زاویۀ دنباله های نئوم ها- علامت های ابتدائی تُن های موسیقی- کوشش هایی صورت می گرفت، و ابتدائی ترین موسیقی چند صدائی- Polyphony- (اجرای توأمان بیش از یک خط ملودیک)، در حال بررسی شدن بود.

دستگاه مقامی

از حدود سال 400 قبل از میلاد تا سال 1500 بعد از میلاد، موسیقی اروپایی بر اساس مقام ها ساخته می شد. در قرن چهارم فبل از میلاد، فیثاغورث، ریاضی دان یونانی، گامِ تقریباً همتراز با (روزگار مدرن) کلیدهای سفید پیانو را محاسبه کرد، و در قرن بعد این گام توسط یونانیان در هفت شیوۀ متفاوت به کار گرفته شد. کلیسای مسیحی آغازین ، چهار مقام را که در آن زمان به آنها مقام های "اُتِنتیک"- اصیل- می گفتند (نظیر گام های نت سفید که با رِ، می، فا و سُل آغاز می شوند) به رسمیت شناخت، و در زمانِ پاپ گِرِگوری در قرن ششم، چهار مقام دیگر برای اجرای آواز گروهی (بدون ساز) به آنها اضافه شد.
در سال 1547، راهب سوئیسی، هنریکوس گلارینِس، نظریۀ 12 مقامی را با دادن نامهای یونانیِ تا حدی بدلی به آنها، اصل قرار داد:
دوریان (دامنه: رِ – رِ)
هیپو دوریان ( دامنه: لا – لا)
فریجیَن ( دامنه: می – می)
هیپو فریجیَن ( دامنه: سی – سی)
لیدیَن ( دامنه: فا – فا)
هیپو لیدیَن ( دامنه: دُ – دُ)
میکسو لیدیَن ( دامنه: سُل – سُل)
هیپو میکسو لیدیِن ( دامنه: رِ – رِ)
ایولیَن (دامنه: لا – لا)
هیپو ایولیَن ( دامنه: می – می)
آیونیَن ( دامنه: دُ – دُ)
هیپو آیونیَن (دامنه: سُل – سُل)

از میان اینها مقام های ایولیَن و آیونیَن بعدها به ترتیب پایۀ مقام های مینور و ماژور شد که از آن زمان زیربنای موسیقی اروپای غربی را تشکیل می دهند. مقام ها سرانجام جای خود را به کلید ها دادند که امروز ما آنها را با توسعۀ هارمونی در اواخر دورۀ رنسانس، می شناسیم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر