۱۳۹۶ مرداد ۱۵, یکشنبه

الکساندر اسکریابین

الکساندر اسکریابین

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

  • سالهای آغازین قرن بیستم


زندگی و آثار
ملیت: روس
تولد: مسکو، 1872
مرگ: مسکو، 1915
ژانر ویژه: موسیقی پیانو و ارکستری تحت تأثیر عرفان
کارهای بزرگ: ده سونات و 85 پیش درآمد برای پیانو؛ کنسرتو پیانو (1896)؛ «شعر خلسه» (8-1905)؛ پرومِتِه (1910).

کار حرفه ای زودهنگام اسکرابین وجوه تشابه متعددی با راخمانینف داشت. همانند راخمانینف، او نیز به عنوان آهنگساز و نوازندۀ پیانو، با قریحه ای استثنایی بود. مادرش (که یک سال پس از تولد او از دنیا رفت)، یک نوازندۀ عالی پیانو بود، و او توسط اقوام مؤنثش پرورش یافت.
اسکریابین پیش از آنکه در سال 1888، هم زمان با راخمانینف وارد هنرستان عالی موسیقی شود، تحصیلات پیانوی خود را در مسکو با نیکلای زوِرِف- که راخمانینف را نیز او آموزش داد-، آغاز کرد. با فاصلۀ زمانی اندکی پس از فارغ التحصیل شدن در سال 1892 با دومین مدال طلا (راخمانینف اولین مدال را برد)، اسکریابین مورد توجه ناشر میلیونر و بشر دوست روسی، بلیایِف قرار گرفت، و او شروع به انتشار آثار اولیه اش کرد (از جمله مجموعه ای از 12 تمرین)، و او را به یک تور اروپایی برای نواختن موسیقی نوشته شده توسط خودش، فرستاد. چندین مجموعه از پیش درآمدهای پیانو، دومین سونات پیانو، و کنسرتو پیانویی که اسکریابین در بازگشت خود به مسکو آن را ساخت، به این دورۀ زمانی باز می گردد.

در سال 1897 او با نوازندۀ جوان پیانو، وِرا اساکویچ، ازدواج کرد، که همراه با او صاحب چهار فرزند شد. اما طبیعت به شدت از خود راضی او باعث شد که او همسرش را هفت سال پس از آن ترک کند و به نزد ستایشگر جوان دیگری، شاگرد سابقش، تاتیانا شولتزر، برود. در همان زمان، اسکریابین سمت تدریس خود را در مدرسۀ عالی موسیقی، ترک کرد و در سوئیس مستقر شد.

تا سال 1903 او آغاز به ساختن موسیقی ارکستری، از جمله دو سمفونی کرده بود، و به شکل فزاینده ای در حال درگیر شدن با عرفان، دست و پا زدن در تئوری های نیچه ای و آموزه های اسرار آمیز مادام بلاواتسکی، بنیانگذار انجمن تصوف، بود. از سومین سمفونی (شعر ملکوتی) به بعد، افکار عرفانی و فلسفی شروع به تحت نفوذ قرار دادن آثار او کرد، به خصوص اثر شهوانی  «شعر خلسه»، و «پرومته»، با عنوان فرعی «شعر آتش»، که در آن اسکریابین تئوری "حس متقارن"، که مطابق با آن هنری که به همۀ حواس متوسل می شد، اثری کاتالیزُوری را موجب می گردد. تا این انتها، کلید های مختلف  با رنگ های مشخصی ربط داده شده بود، و در اجرا با استفاده از رنگ آمیزی نورها، نشان داده می شد. سونات های هفتم و نهم (1911 و 13-1912)، به ترتیب عنوان های فرعی مِس سفید و مِس سیاه را دارا بودند.

در سال 1908 اسکریابین به روسیه بازگشت، و در آنجا آثار او با استقبال عظیمی روبرو شد. موسیقی متأخر او، عمدتاً برای پیانو، تا حد بسیار زیادی فامی (کروماتیک) است.  
در سال 1914 او برای اجرای یک کنسرت از آثارش که توسط هِنری وود، رهبری می شد، از لندن بازدید کرد، و در طول اقامتش زخمی بر روی لبش ایجاد شد که بهبود نمی یافت. او در تاریخ 27 آوریل 1915، در اثر بیماری عفونت خون، درگذشت.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر