۱۳۹۴ خرداد ۱۷, یکشنبه

گذار به کلاسیسیسم

گذار به کلاسیسیسم

·         آهنگسازی در طول قرون
برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی


موسیقی بارُوک در آثار باخ و هَندِل به اوج خود رسید. باخ بر روی موسیقی مذهبی متمرکز شد، به ویژه در کانتات – آثار نمایشی برای آواز و ساز به منظور اجرا در کلیسا- های متعددش؛ هندل با نوشتن اپراهای ایتالیایی و اُراتوریو های انگلیسی، هم در زمینۀ موسیقی غیر مذهبی و هم ژانرهای مذهبی کار می کرد. پیش درآمدهای سازی مقدمه یا "سینفونیا"، در این قطعات به تدریج گسترش پیدا کرد و در قرن هجدهم منجر به پیدایش سمفونی شد، که سرانجام با شکل استاندارد چهار موومانی، با یک موومان مقدماتی تند، یک موومان آهستۀ تغزلی، یک موومان رقص کوتاه (اغلب یک مینوئت و تریو) و یک فینال- قطعۀ آخر- تند، به تثبیت رسید. این شکلی بود که یُوزف هایدِن، در بیش از 100 نمونه، به همراه ژانرِ سازیِ جدیدی، کوارتت- چهار نوازی- سازهای زهی، که برای دو ویولن، یک ویولا و یک ویولن سِل، می نوشت، آن را به درجۀ کمال رساند.

شکل سونات

این آثار، به همراه خود سونات کلاسیک، تحت تسلط اصل ساختاری "شکل سونات" قرار داشت، که در آن یک مقدمۀ مفصل، معمولاً با ارائۀ دو تمِ- ملودی اصلی- اصلی متضاد، که توسط یک فصل بسط- development-، که در آن تِم ها در معرض دگرگونی های متنوعی قرار می گیرند، ادامه پیدا می کند. سپس یک "رُکاپیتالاسیون" می آید، که در آن تِم های مقدمه ( اغلب به شکل کوتاه شده و اندکی تغییر یافته)، تکرار می شوند، و با یک کُدا- قطعۀ آخر آهنگ (coda)- ادامه می یابد، تا موومان را به پایان برساند.
موتزارت و بتهوون معاصران ونیزی بزرگ هایدِن، سمفونی و کوارتِت سازهای زهی را، و نیز کنسرتوی سولو- که در آن زمان عمدتاً در حال تبدیل شدن به وسیله ای برای ترفیع اجرا کنندۀ منفرد زبردست بود- را تکامل بخشیدند. هنگامی که در قرن هجدهم میلادی، هارپسیکورد- نوعی پیانوی قدیمی- جای خود را به پیانو فورت قدرتمندتر و قابل اعتمادتر بخشید، از زمان موتزارت به بعد، کنسرتو پیانو- و سونات پیانوی سولو- اشکال محبوب موسیقی شدند.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر