۱۳۹۴ مرداد ۲۵, یکشنبه

زندگی ژُسکَن دِ پِرِه

زندگی ژُسکَن دِ پِرِه

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         قرون وسطا تا رنسانس

زندگی و آثار:
ملیت: فلاندری
تولد: ؟ پیکاردی، حدود: 1440
مرگ: کُندِه، 1521
ژانر های ویژه: آثار مذهبی پولی فونیک و ترانه های غیر مذهبی
کارهای بزرگ: 19 مَس، از جمله: «پَنگ لینگوآ» -زبان وحشت- و «دِه بِه آتا ویرجینه»- باکرۀ پر برکت.

در میان آثاری که برای قدرشناسی به اُکِگیم تقدیم شد، اِلِگی- مرثیه، نوحه- زیبایی به نام «پریانِ جنگل» قرار داشت، که توسط آخرین عضو جمع آهنگسازانِ سه گانۀ بزرگ فرانسوی-فلاندریِ قرن پانزدهم نوشته شده بود.
ژُسکَن دِ پِرِه، که احتمالاً شاگرد اکِگیم بوده است، می توانست ادعا کند که بهترین آهنگسازِ دورانِ اوج رنسانس است. احتمالاً در پیکاردی متولد شد، شاید حرفه اش را به عنوان خوانندۀ پسرِ گروهِ همسرایی در کلیسای آموزشی سَن کونتَن، آغاز کرد، ولی سپس به میلان رفت، که در آنجا در گروهِ همسراییِ کلیسای جامع، آواز می خواند و نیز برای خانوادۀ اسفورتزا کار می کرد.
در اواخرِ سالهای 1480 یکی از اعضای گروهِ همسراییِ پاپی بود. در حوالی سال 1500، هم برای دربارِ فرانسه و هم دوک های فِرّارا کار می کرد، ولی هنگامی که در سال 1503، طاعون در فِرّارا شیوع پیدا کرد، به سمت شمال فرار کرد و ریاست کلیسای نُتردامِ کُنتِه را بر عهده گرفت. در سال 1521، در همانجا درگذشت و از طریق سیلی از آثار آوازی و موسیقایی ستایش آمیز، مورد تجلیل قرار گرفت. انتشارِ سه اثرِ جداگانه از او در سالهای نخستینِ 1500 توسطِ پتروچی، چاپخانه دارِ ونیزی، شهرت ژُسکَن به عنوانِ آهنگساز، در طولِ مدت زندگانی اش را به اثبات می رساند. انتشار آثار مختص به آثاری از یک آهنگساز بود که در زمان خود، جزء نوادر به حساب می آمد.

سازگار کردنِ موسیقی با واژه ها

همانندِ موتزارت در حدود سه قرنِ بعد، ژُسکَن هم جریانِ متداولِ موسیقیِ زمان خود را اخذ کرد، آن را پالایش نمود و تبدیل به زرِ خالص کرد. او یکی از نخستین آهنگسازانی بود که موسیقی خود را در پیوندِ تنگاتنگ با متن قرار داد: آهنگ-کلام او بی اندازه پراحساس، مهیج و تا حد بالایی پر معنی است، و در عین حال او از پسِ استفاده از تکنیک های موسیقایی پیچیده، از طریقی استادانه ولی فاقد خود نمایی، بر می آید. مَس های نخستین او، بر اساسِ تکنیک کانتوس فیرموس- رجوع شود به توضیحات در این مورد، در مقالات قبلی- قرار دارند، ولی در آثارِ بعدی، مانندِ «سلام بر ماری اِستِلّا»، «مردِ مسلح» و «پَنگ لینگوآ»- زبانِ وحشت»، او از تمهیداتِ متعددی، منجمله تکنیکِ پارُودی- بهره بردن از ملودیِ سایر آهنگ ها- و مُوتُو تِم- ملودی اصلی که در یک قطعۀ موسیقی تکرار می شود-، برای ایجادِ انسجام، استفاده می کرد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر