۱۳۹۴ آذر ۱, یکشنبه

زندگی آرکانجلُو کُورِلّی

زندگی آرکانجلُو کُورِلّی

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         دورۀ بارُوک

زندگی و آثار:
ملیت: ایتالیایی
تولد: فوزینیانُو، 1653
مرگ: رم، 1713
ژانر های ویژه: موسیقی برای ویولن، کنسرتو، سمفونی
کارهای بزرگ: چهار مجموعۀ 12 سونات تریو؛ 12 سونات سولو، 12 کنسرتو

در حالی که آهنگسازان آلمانیِ قرن هفدهم، هنر ارگ نوازی را به اوج کمال می رساندند، ایتالیا برای بارآور کردنِ هنرِ نواختن ویولن، ممتاز بود. نوازندگان ایتالیایی با تولیدات یک مکتب بی نظیر سازسازی- خانواده های آماتی و گوارنِری، استرادیواری، گاسپارُ دِ سالُو و ماجّینی-، که در خدمت خود داشتند، دشوار بود که برای تثبیت یک وجهۀ اروپایی به منزلۀ هنر سرآمدان هنر خودشان، با شکست مواجه شوند. یکی از با نفوذترین آنها- هم در تکنیک و لحن نواختن ویولن و هم در سبک موسیقایی-، آرکانجلُو کُورِلّی بود.

موفقیت در زمینۀ اجرا

کورِلّی از فوزینیانُو، شهری بین بُولُونیا و راوِنّا می آمد. دروس موسیقی را از کشیشی در نزدیکی فائِنتسا فرا گرفت، و در سال 1666 وارد بُولُونیا شد، در آنجا او با همراهی چندین نوازندۀ چیره دست، نواختن ویولن را آموخت. تا سال 1675، اولین کار حرفه ای اش را در رم آغاز کرد، در خلال چند سال بعد، او در آنجا با شرکت جستن در اجراهای پیچیدۀ کلیسایی، سفارش داده شده توسط اسقف های در حال زوال ولی متمایل به هنر، موقعیت خود را به مثابه یک نوازندۀ درخشان، تثبیت کرد. در سال 1679 او مسیقی دان مجلسی برای ملکۀ تبعیدی سوئد، کریستینا شد، و اولین ساخته های خود، مجموعه ای از 12 سونات کلیسایی را به او اهدا کرد.
پس از مدتی نه چندان دراز، این ویولن نواز جاه طلب، تصمیم گرفت که فرد پرنفوذ دیگری را جایگزین حامی خود کند: کاردینال پامفیلی، در عین حال آثارش را- از جمله مجموعه ای از تریوهای مجلسی که به پامفیلی تقدیم شده بود- در آکادمی های موسیقایی که بعد از ظهرهای یکشنبه در عمارت پرشکوهِ کاردینال برگزار می شد، معرفی کند. ارتقای اجتماعی او ثمربخش واقع شد، و در ژوئیۀ 1687، رسماً برای رهبری موسیقی کاردینال به استخدام درآمد، و به او یک آپارتمان چند اتاقه در کاخ واگذار شد.

آهنگسازی های ارکستری

در سال 1630 پامفیلی به بُولُونیا نقل مکان کرد، ولی کورِلّی از همراهی با او سر باز زد. در عوض او توسط پیِرتُو اُوتوبُونی، یک کاردینال جوان رقیب، برادر زادۀ پاپ الکساندر هشتم، هنرپرور متظاهر دیگری، به کار گمارده شد. کُورِلّی و اُتّوبُونی دوستان خوبی شدند، و کورِلّی مجموعۀ دوم تریوهای مجلسی اش را در سال 1640، به او تقدیم کرد. او همچنین آغاز به نوشتن آثار ارکستری (سمفونی و کنسرتو) کرد، که توجهات زیادی را به خود جلب نمود. او به عنوان "ویولن نوازِ پرآوازه....اُرفئوسِ زمانه" که آثارش، "ارزشمند و ارجمند" بود، توصیف می شد.
با این حال در سال 1702، هنگامی که او برای نواختن در ارکستر اپرا به ناپل سفر کرد و به علت عدم اعتماد به توانایی ناپلی ها، دو تن از نوازندگان رمی را هم با خود همراه کرد، عزت نفس او متزلزل شد. در کمال تعجب او دریافت که جنوبی های منفور، به راستی نوازندگان چیره دستی بودند، در حالیکه خود او برای نواختن یک پاساژ دچار مشکل شرم آور شد، میزبانانش با سهولت، از عهدۀ آن برآمدند.
در سال 1707، کورِلّی با هَندِل (که در رم کار می کرد) ملاقات کرد، و در اجرایی از اُوراتُرویی قدیمی از هَندِل، به نواختن پرداخت. کوتاه زمانی پس از آن، او از نوازندگی دست کشید تا خود را وقف آهنگسازی کند. وضعیت سلامتی اش، به وخامت گرائید، و در سال 1713 دچار مرگ زودهنگام شد. او را در پانتِئون دفن کردند. اعتبار او هم به عنوان نوازنده و هم به عنوان آهنگساز، تا مدت ها پس از مرگش، به قوت خود باقی ماند: ساخته هایش بارها تجدید چاپ شد و در سراسر اروپا به فروش رسید. به خصوص آن آثار در آلمان و انگلستان، محبوب بودند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر