۱۳۹۴ آذر ۸, یکشنبه

زندگی هِنری پِرسِل

زندگی هِنری پِرسِل

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         دورۀ بارُوک

زندگی و آثار:
ملیت: انگلیسی
تولد: لندن، 1659
مرگ: لندن، 1695
ژانر های ویژه: اپرا و موسیقی متن برای نمایش، چکامه، سرود، موسیقی سازی
کارهای بزرگ: «دایدُو و انکسیس» (1689)؛ «آرتور شاه» (1691)؛ شاه پریان (1692)؛ «تگرگ، سیسیل درخشان» (1692)؛ «فرزندانِ هنر، شما بیایید» (1694)؛ تو دِئوم و «فریادِ شادی» در رِ (1694)؛ موسیقی برای مراسم تشییع ملکه مِری (1695)

برخلافِ برخی از کشورهای اروپایی که از زمان رنسانس به بعد، از یک سنت قوی و مداوم موسیقایی بهره مند بودند، انگلستان- در حالیکه در زمینۀ ادبیات صاحب غنا بود- از یک میراثِ موسیقایی ناهمگون، در رنج بود. پس از دوران شکوفایی الیزابتی، تنها شخصیت های شاخص انگشت شماری، در اوایل قرن هفدهم ظهور کردند- به ویژه برادران لُوز، هنری (1662-1596) و ویلیام (45-1602)، و سپس جان بلُو (1708-1649)؛ ولی انگلستان تا زمان ظهورِ هِنری پِرسِلِ درخشان، گرچه به شکلی غم انگیز کوتاه عمر، هیچ آهنگسازی در حد و اندازۀ اروپایی، از خود بیرون نداد.

موسیقی مناسبتی

پِرسِل کار حرفه ای خود را به عنوان خوانندۀ گروهِ همسرایی در نمازخانۀ سلطنتی آغاز کرد؛ در سال 1679 او برای سمت ارگ نوازی در صومعۀ وِست مینیستِر بر بلُو تفوق یافت. اینطور به نظر می رسد که او در حدود سالِ 1680 ازدواج کرده است، و صاحب چندین فرزند شد که از میان آنان یک پسر و یک دختر برای او باقی ماندند. در سال 1682، او ارگ نوازِ نمازخانۀ سلطنتی شد، و یک سالِ بعد، سازندۀ ارگ و نگهدارندۀ آلات موسیقی پادشاه شد. سمت های درباری او پس از مرگِ چارلز دوم، تمدید شد و او به ساختنِ چندین چکامه (Odes) و ترانه های بزرگداشت (شِبه-کانتات [قطعه ای موسیقی آوازی] موسیقی دانان) برای مناسبت هایی همچون جشن های روز تولد، مراسم ازدواج و روز سال نو، ادامه می داد. بیشترِ این آثارِ "مناسبتی"، امروزه جزء بروندادهای کمتر شناخته شدۀ او هستند، ولی چکامۀ 1692 برای روز سیسیل مقدس، «تگرگ، سیسیل درخشان»، یکی از محبوب ترین آثار او به شمار می رود.

آثار نمایشی

در طول دهۀ آخر حیات، پِرسِل وظایفِ درباری خود را با نوشتنِ موسیقی برای نمایش تلفیق کرد. در آن زمان اپرا، به آنصورت در انگلستان وجود نداشت، ولی در بین سالهای 1690 و 1695 پِرسِل برای پنج "نیمه-اپرا" که در تماشاخانه های لندن به روی صحنه رفت، موسیقی متن فراهم ساخت: «دایاکلیژین» (Diocleasian) «آرتور شاه» و «ملکۀ هندی» (با متن هایی نوشته شده توسط جان درایدن)، از بِتِرتُن، «شاهِ پریان» و «توفان» (هردو اقتباس همراه با مسامحه از آثار شکسپیر).
در هر صورت مشهورترین اثر نمایشی پِرسِل، «دایدُو و انکسیس» است، که تا مدت ها تصور می شد که در حدود سال 1689 برای یک مدرسۀ دخترانه در چلسی نوشته شده بوده است، ولی احتمالاً به چندین سال پیش از آن باز می گردد. او همچنین قطعات موسیقایی منفرد برای متجاوز از 40 نمایشِ دیگر از آثارِ نمایشنامه نویسانِ سرشناسِ آن زمان، فراهم کرد. رُونُدُو- نوعی موسیقی که تِم اصلی آن تکرار می شود- یی از موسیقیِ او برای نمایشنامۀ اَفرا بِن (1695)، به نام «اَبدَلِزِر»، نوشته شده توسط بنجامین بریتِن، به عنوان درونمایه در اثرش به نام «راهنمای شخص جوان برای ارکستر»، مورد استفاده قرار گرفت.

میراٍثِ پِرسِل

صرفنظ از موسیقیِ نمایشی اش، پِرسِل چندین سرود بی نظیر، یک مانیفیکا- سرود کلیسایی- و یک تُو دِئوم، شمار زیادی ترانه های سولو- تک خوانی- و آوازِ چند صدایی (برخی از آنها با اشعاری به غایت مستهجن، که فقط در همین اواخر اجازۀ اشکار شدن، یافتند)، موسیقیِ سازی شامل فانتزی ها برای کنسرت ویول- ویولن 5 یا 6 سیمۀ قدیمی-، مجموعه ای از 12 سونات تریو، برای دو ویولن و کُنتینوئو، مجموعه ای از 12 سونات "در چهار بخش"، به وضوح تحت تأثیرِ کُورِلّی، و مقادیری موسیقی کی بردِ دلربا، از جمله هشت سوئیت، نیز نوشت. در میانِ آخرین آثارِ او موسیقیِ تکان دهندۀ مراسم تدفین برای ملکه مِری قرار دارد، که برای ملکۀ جوان و بسیار ماتم زده، نوشته شد: ظرف مدت کوتاهی، پِرسِل در سنِ 36 سالگی، به دنبال او رهسپار گور شد. موسیقی که او برای ملکه نوشته بود، در مراسمِ تشییع خودش، نواخته شد.
نبوغ پِرسِل از واکنشِ منحصر به فردش به اشعار انگلیسی، مذهبی یا غیر مذهبی، قریحه اش برای ملودی جذّاب، ادغام عناصر موسیقی فرانسوی و ایتالیایی- به ویژه آثارِ کورِلّی برای ویولن و جلوه های غیر متعارف لولّی (صحنۀ یخبندان در «آرتور شاه»، که در آن همۀ نت ها در حال لرزیدن، خوانده می شوند، از صحنه ای مشابه در اپرای لولّی به نامِ «ایسیس» گرته برداری شده است)- و رویکردِ نوگرایانه اش به ارکستر، به خصوص سازهای زهی، نشأت می گیرد. اگرچه به او به مثابهِ نابغۀ استثنایی نگریسته می شود، که بیشتر از آنکه یک ابداع گر باشد، پایانی بود بر یک سنت، هنوز احترام فروانی را بر می انگیزد. «دایدُو و انکسیس» اغلب اجرا می شود، و در دهۀ واپسینِ قرنِ بیستم، به ویژه در هنگام برگزاری مراسم بزرگداشتِ سیصدمین سال مرگش، بیشتر موسیقیِ او از طریق نوازندگان ورزیده و برنامه های ضبط شده، در دسترس قرار گرفت.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر