۱۳۹۵ مرداد ۱۰, یکشنبه

زندگی شارل گونُو

زندگی شارل گونُو

برگرفته و برگردان از کتاب: آهنگ سازان بزرگ نوشتۀ وِندی تامپسون
مترجم: منوچهر خاکی

·         دورۀ رمانتیک

زندگی و آثار:
ملیت: فرانسوی
تولد: پاریس، 1818
مرگ: باریس، 1893
ژانر های ویژه: اپرای بزرگ فرانسوی، اُراتُوریُو
آثار بزرگ: فاوست (1859)؛ رومئو و ژولیت (1867)؛ رستگاری (1881)؛ مرگ و زندگی (1884).

گونُو امروزه عمدتاً به خاطر اپرایش، «فاوست»، بر اساس نمایشنامه ای از گوته، و ترانۀ «آوه ماریا»، تنظیمی بر روی مکاشفات او در مورد درآمد شمارۀ 1 باخ در دُو، برای ویولن، به یاد آورده می شود. در واقع، او یک آهنگساز پرکار بود که موسیقی اش هم در فرانسه و هم در انگلستان صاحب نفوذ بود. پدر گونُو یک نقاش بود و مادرش یک نوازندۀ پیانو. همانند برلیُوز، او نیز، با دریافت جایزه ای در سال 1839، در رم، در کنسرواتوار پاریس تحصیل کرد. در ایتالیا او زیر افسون موسیقی پلی فنیک قرن شانزدهم قرار گرفت، و آغاز به نوشتن موسیقی مذهبی خودش کرد (او همچنین به جِدّ کشیش شدن را مد نظر قرار داشت). ولی او همچنین دو زن متنفذ را نیز ملاقات نمود- پاولین ویاردُو گارسیا، خواننده (1910-1821)، که گونو را به جهان تئاتر معرفی کرد، و فَنّی هِنسِل (47-1805)، که او را به برادر خود، فلیکس مِندِلسُون معرفی کرد. در سال 1843 گونُو خانوادۀ مندلسوُن را در لایپزیگ ملاقات کرد، و در آنجا کارهای ارکستر مشهور گِواندهاوس و موسیقی باخ (که در آن زمانِ به خصوص، به ندرت به اجرا در می آمد)، را شنید.

اپرا

در بازگشت به پاریس، گونُو شروع به نوشتن اپراهای بزرگ مطابق سبکِ آن زمان مدِ روز مِیِربیِر، به همراه مَس های پر نقش و نگار و سایر موسیقی های کلیسایی نمود. اپرای او به نام «فاوست»، در سال 1859 در تئاتر-لیریک به اجرا درآمد، و یک موفقیت آنی بود: قریحۀ گونُو در زمینۀ نغمه های به یاد ماندنی (همانند "همسراییِ سرباز" و "ترانۀ جواهر" در مارگریت)، و شخصیت پردازی هوشمندانۀ موسیقایی اش در مورد عشاق محکوم به شکست، برای تماشاگران پاریسی که در حال رویش و پشت سرگذاشتن گزافه گوییِ ملال آور سبک مِیِربیِری بودند، خوشایند می نمود. هیچ یک از اپراهای او (حتی رومئو و ژولیت، 1867)، هرگز یک موفقیت تمام عیار به حساب نمی آید.

انگلستان

بین سالهای 1870 و 1875 گونُو از جنگ فرانسه-پروس، به انگلستان پناهنده شد، جایی که موسیقی اش مورد توجه احساساتی گری دوران ویکتوریایی قرار گرفت. در آنجا یک معشوقۀ انگلیسی اتشی مزاج نصیبش شد (که به جدیت گونُو نسبت به او بی وفا بود)، و گروه همسراییِ گونُو را پایه گذاری کرد، که در نهایت تبدیل به انجمن سلطنتی همسرایی شد. در سال های 1810، او مجذوب ساختن اُوراتُوریُو ها شد (دو تا از آنها برای فستیوال های بیرمنگام و نورچ نوشته شد). به غیر از "سمفونی کوچکِ" محبوب برای 10 ساز بادی (1885)، معدودی از آثار بعدیِ او از آزمونِ زمان، جان سالم به در بردند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر